به وقت تولدم
آخرین باری تولدم رو تبریک گفت سال ۹۴بود
شام با مامان و داداشم رفته بودیم بیرون اومدیم خونه نت رو وصل کردم باورم نمیشد نوشته بود تولدت مبارک و عکس گل فرستاده بود تو برنامه تلگرام
چون چند ماهی نبود و خبری ازش نداشتم اصن باورم نمیشد که تولدم یادش باشه اون شب بی نهایت مهربون بود
و ازون جالب تر فرداش که بیدار شدم دیدم ازم خداحافظی کرده و رفته
اینجاها بهم گفته بود که ازدواج کرده و منم سعی کرده بودم کاری به زندگیش نداشته باشم ولی دروغ گفته بود و تیر نود و پنج دوباره برگشت و گفت دروغ گفتم زن نگرفتم بهم فرصت بده
و تیر خلاص شد به جونم که شهریورش هم تموم تموم تموم شد برای همیشه رفت
سکوت کن سکوت کن سکوت حرفه اخره...برچسب : نویسنده : eshghe2divooone2 بازدید : 14